معنی (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن, معنی (حقپ) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض پ دادن، غرامت پرداختن, معنی (pr,) ycاkت، osاcت، [fcاj، umq، ctu osاcت، umq , bاbj، ycاkت /cbاoتj, معنی اصطلاح (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن, معادل (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن, (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن چی میشه؟, (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن یعنی چی؟, (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن synonym, (حق.) غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض , دادن، غرامت پرداختن definition,